خدا کند فک وفامیلمان نفهمند ما در اینجا چقدر خوار شده ایم! (خبر ویژه) عناصر فرصت طلبی که با ژست معارضه با جمهوری اسلامی به غرب می گریختند و درخواست پناهندگی سیاسی می کردند، با مشکلات جدی مواجه شده اند. گزارش رسانه های گوناگون غربی حاکی از آن است که به دنبال فروکش کردن اغتشاش های خیابانی و ناامیدی سرویس های جاسوسی غربی از این تحرکات، اعطای پناهندگی به عناصر فراری هم با محدودیت ها و سخت گیری های فراوانی مواجه شده است به نحوی که برخی از این افراد مجبور به تجمع توأم با اعتراض در شماری از پایتخت های اروپایی به ویژه لندن شده اند. به گزارش گاردین 4 تن از این افراد در اعتراض به رد درخواست پناهندگی شان از دولت انگلیس، مدعی اعتصاب غذا و تحصن شده اند. یکی از این افراد درباره علت اعتراض خود می گوید: «هیچ کس در انگلیس به حرف ما گوش نمی دهد و کسی علاقه ای به آنچه ما می گوییم از خود نشان نمی دهد، بنابراین ما چاره دیگری نداریم.» این گونه اقدامات نشانگر افزایش حس ناامیدی و یأس در میان افراد فراری است. نشریه فرانسوی لاووا دونور نیز از اوضاع فلاکت بار یک تیم از عناصر فراری خبر داده که قرار بوده به لندن بروند اما سرکیسه شده و در جنگلی در فرانسه غال گذاشته شده اند. آنها می گویند 35 هزار یورو پرداخته اند تا به لندن برسند و تابعیت بگیرند اما فردی که آنها را به مقصد می برده، در نزدیکی پاریس پیاده شان کرده و گفته اینجا لندن است! 50 نفر از این قبیل در داخل جنگلی در شهر «تنگم» به سر می برند. افزایش تعداد کلاهبردارانی که با ادعای حضور در آشوبهای خیابانی ایران در سال 88 به دنبال دریافت پناهندگی از کشورهای اروپایی و آمریکا بودند، سبب شده تا غربی ها هم دیگر نسبت به این ادعاها واکنشی نشان ندهند؛ تا جایی که دولت انگلستان اعلام کرده که به زودی اکثر این افراد را اخراج خواهد کرد. چندی پیش هم یک بلاگر ساکن آمریکا مطلب جالبی را درباره علت حضور خود در تجمعات جریان سبز علیه جمهوری اسلامی ایران در این کشور بیان کرد که نشان می داد گرفتن پذیرش اقامت در کشورهای غربی، اصلی ترین علت مطرح کردن ادعاهایی علیه جمهوری اسلامی ایران است. نویسنده وبلاگ «نسوان معلقه» در این زمینه نوشته بود: گرین موومنت (جنبش سبز) خیلی چیز خوبی است؛ خاصه اگر دستاویز گرین کارت (کارت اقامت دائم در آمریکا) گرفتن هم بشود. برای همین هم سال گذشته هر وقت تجمعی بود، ما هم می رفتیم، یک دستبند سبز هم به مچ دستمون بسته بودیم. بعد یکی از بچه هایی که کهنه کار سیاسی است، هی ازمون توی زوایای مختلف عکس گرفت. بعد هم به ما یک وکیل خوب معرفی کرد. وقتی تلفنی با وکیل حرف زدیم گفت که «فقط موارد واقعی را قبول می کند» و ما توی دلمون به این کهنه کار سیاسی فحش دادیم که مگه ما را از قبل معرفی نکرده بودی که چقدر واقعی هستیم. بعد این دوست ما گفت بچه جان، خام هستی دیگه، حالا کو تا پخته شی؟ کهنه کار شی؟ و گفت این وکیل باید اینجوری بگه وگرنه دفتر وکالتش را پلمب می کنن؛ خودش می دونه، کار بلده. خلاصه ما با این وکیل خوب یک سناریوی خوبتر نوشتیم و تمرین کردیم و آخر سر هم با یک سری عکس واقعی از یک صحنه جعلی و این وکیل کاربلد رفتیم اداره مهاجرت و در همان اولین جلسه پناهندگی گرفتیم. خدائیش وکیلش خیلی خوب بود، اینقدر که هیچ کس از ما نپرسید شما که با پای خودتون و با ویزا اومدید توی این کشور، چی شد یک دفعه در معرض خطر قرار گرفتید و باید بهتون پناهندگی بدیم؟ شماها که هنوز با دولت مکرم جمهوری اسلامی ایران مراودات مالی دارید، پناهندگی می خواهید چی کار؟ شماها که با پاسپورت آمریکایی تا ترکیه می روید، بعد با پاسپورت ایرانی می روید به مامان و بابا سر می زنید، پناهندگی دیگه چه صیغه ایه؟ چندی قبل یکی از کاربران فیس بوک نوشته بود ما که وابستگی خودمان را به آمریکا و اسرائیل نفی می کنیم در مقابل این سؤال چه پاسخی داریم که تنها راه اعتماد اداره مهاجرت آمریکا به ما، اثبات همراهی ما با جنبش سبز است؟! من که از اینهمه تحقیر خجالت می کشم. خدا کند فک وفامیلمان در ایران متوجه نشوند که ما در اینجا به چه خواری و ذلتی افتاده ایم.
امام زمان علیه السلام در توقیع شریف خود فرمودند: ما را از شیعیان دور نگه نمی دارد مگر اعمال و رفتارهای آنان که به ما می رسد و برای ما ناخوشایند و دور از انتظار است. (بحارج53ص177)